از باندبازی تا جعل توسط سلبریتی ها - وبلاگ پردازش هوشمند

به گزارش وبلاگ پردازش هوشمند، علیرضا لبش از رفیق بازی و باندبازی در جشنواره ها، جعل آثار توسط سلبریتی ها، بستن شیر بودجه فرهنگی و آن چه به گفته او منجر شده که سال جاری هیچ دستاوردی در حوزه ادبیات و طنز نداشته باشیم، می گوید.

این شاعر و طنزپرداز در گفت وگو با وبلاگ پردازش هوشمند درباره وضعیت ادبیات در سال 97، اظهار کرد: سالی که گذشت خیلی اتفاق خاص و عجیب وغریبی در فضای طنز و ادبیات نیفتاد. خصوصاً این که متأسفانه در حوزه نشرمان دچار مشکلاتی از قبیل تأمین کاغذ هستیم. ناشران خصوصی که خیلی سخت کتاب چاپ می کردند و ناشران دولتی هم که حالا درگیر همین مسائل شده اند. ما جشنواره های سروسامان دار و درست و درمانی هم که نداریم. جشنواره های دولتی مان که یک ورشان می لنگد. جشنواره های خصوصی مان هم دارند از بین می روند. روزنامه ها و مطبوعات مان هم که کارایی شان را از دست داده اند؛ یعنی مکان هایی که برای رصد آثار خوب ادبی و هنری بوده اند و می توانستیم به عنوان متر و معیار یا سنگ محک استفاده کنیم، متأسفانه ارزش ها و قابلیت های خود را از دست داده اند. در جشنواره های دولتی امثال شعر فجر و جلال آل احمد هم کارهایی که ارائه شد و جایزه برد، کارهای خیلی سطح پایینی بود. اگر معیار ادبیات ما این آثار هستند پس بر او نمرده به فتوای من نماز کنید. ادبیات در این مملکت واقعاً مرده است!

او در ادامه گفت: ناشران هم می گویند که ما داریم فقط داستان و رمان خارجی می فروشیم. رمان و داستان ایرانی به سختی برای چاپ قبول می نمایند، چون که نه جایگاهی دارد و نه دیده می گردد و نه جشنواره ای دارد. الان جشنواره های خصوصی درگیر باندبازی های خودشان و دولتی ها هم درگیر رفیق بازی های خودشان هستند. هیچ متر و معیار درستی وجود ندارد که بگوییم وضعیت سال جاری ادبیات خوب بوده است یا بد. متأسفانه سال جاری در حوزه طنز یکی از بزرگان بی تکرار، ابوالفضل زرویی نصرآباد را از دست دادیم. این بزرگان هستند که می توانند برای ما متر و معیار باشند و از بین رفتن شان ضایعه جبران ناپذیری است.

نویسنده بوطیقای شیطان با بیان این که سال جاری هیچ دستاوردی در حوزه ادبیات و طنز نداشتیم، اعلام کرد: سال جاری حتی در نمایشگاه کتاب هم کتاب قابل توجهی که بتوانم بخرم و از آن لذت ببرم، پیدا نکردم. سال جاری هیچ کتابی از نویسنده یا شاعر ایرانی و حتی ترجمه خوبی پیدا نکردم که بخواهم درباره آن حرف بزنم و بگویم که سال جاری کتاب شاخصی داشتیم. این دلایل مختلفی دارد، که مهم ترین دلیلش مالی است که حوزه نشر و فرهنگ را تحت تأثیر خودش قرار داده است. دلیل دیگر آن دلیل فرهنگی است. ما مکان هایی را که با سلامت، آثار را داوری و ارزیابی می کردند، از دست داده ایم. روزنامه ها و منتقدان، جایزه های درست و ناشران مستقل قدرت شان خیلی کم شده است.

او سپس به کتاب های ضعیفی که بیشتر با اقبال عمومی روبرو شده اند اشاره و اظهار کرد: این روزها کتاب هایی که عامه پسند هستند پررنگ می شوند و گل می نمایند. متأسفانه فضای مجازی و سلبریتی های کم سواد در این موضوع کم تاثیر نیستند. جامعه ای که در وضعیت فرهنگی اش سلبریتی ها تأثیرگذار هستند و سلبریتی ها برای ما مشخص تکلیف می نمایند، وضعیت فرهنگی اش جذاب نیست. باید متفکران و نویسندگان جامعه پیش رو باشند نه سلبریتی هایی که واقعاً آدم های کم سوادی هستند.

علیرضا لبش به جعل آثار ادبی هم که در صفحه های سلبریتی ها اتفاق افتاده است اشاره نمود و اضافه کرد: مثلاً یک موردی که سال جاری باب شد، جعل شعرها توسط سلبریتی ها بود که شعرها را با اسامی جعلی در صفحات شان منتشر می کردند و برخی دوستان هم که در زیر آن پست ها شرح داده بودند، با بد و بیراه و فحش از سوی هواداران آن ها روبرو می شدند. وقتی سلبریتی در زمینه ادبیات سواد ندارد، باید متوجهش کرد. این کارها خسارات جبران ناپذیری به فرهنگ و هنر می زند که بعداً روی سرمایه اجتماعی ما تأثیرگذار است و باعث اتفاق های نامناسبی می گردد. متأسفانه در این جامعه هر وقت که ما از نظر مالی کم می آوریم اولین کار این است که شیر بودجه فرهنگی را می بندیم. شیر بودجه فرهنگی هم که بسته می گردد، فرهنگ ما دچار ضعف و مشکل می گردد. فرهنگ مان که دچار ضعف می گردد یک عده آدم سودجو می آیند و سردمدار اتفاقات فرهنگی می شوند و جامعه را به قهقرایی که خودشان هم نمی دانند می برند. همین باعث می گردد که روح جامعه آسیب بخورد و در این صورت جامعه نمی تواند در سلامت، حرکت خود را ادامه دهد. متأسفانه این اتفاقات دارد می افتد و همه نشسته اند دست روی دست گذاشته اند و نگاه می نمایند.