بیست و نهم محرم ، درخواست ام کلثوم(س) از شمر

به گزارش وبلاگ پردازش هوشمند، اسرای کاروان هنگامى که نزدیک دمشق رسیدند، حضرت ام کلثوم (س) که جز اسیران بود، نزد شمر آمد و فرمود: من درخواستى دارم. شمر گفت: آن چیست؟...

بیست و نهم محرم ، درخواست ام کلثوم(س) از شمر

به گزارش خبرنگار فرهنگی وبلاگ پردازش هوشمند، در این روز اسرای اهل بیت علیهم السلام به حوالی شهر شام رسیدند، ابراهیم بن طلحه بن عبدالله جلو آمد و به امام زین العابدین علیه السلام نزدیک شد، و کینه هایی که از جراحت شمشیر های جنگ جمل در سینه ذخیره نموده بود ظاهر ساخت و به حضرت گفت: دیدی غلبه با کیست؟ حضرت فرمود: اگر می خواهی بدانی غالب کیست صبر کن تا هنگام نماز اذان و اقامه بگو، آن وقت می دانی آوازه چه کسی تا قیامت باقی است.

نزدیک شدن اسیران به دمشق و درخواست امّ کلثوم از شمر

گروه دشمن، سر مقدّس امام حسین علیه السلام را همراه بانوان و اسیران به سوى دمشق بردند، هنگامى که نزدیک دمشق رسیدند، حضرت امّ کلثوم (س) که جز اسیران بود، نزد شمر آمد و فرمود: من درخواستى دارم. شمر گفت: آن چیست؟

امّ کلثوم فرمود: وقتى که ما را وارد شهر دمشق میکنى، ما را از دروازه اى وارد کن، که تماشاچى کمترى داشته باشد و به این سپاه پیشنهاد کن که سر ها را از بین محمل ها بیرون ببرند و از ما دور نمایند؛ زیرا از بس ما را در حال اسارت دیدند که رسوا شدیم. شمر از روى ناپاکى و ظلمى که داشت در پاسخ به درخواست امّ کلثوم علی ها السلام به عکس دستور داد؛ سرهاى شهدا را بر بالاى نیزه ها کردند و در میان محمل ها عبور دادند و در نتیجه اهل بیت امام حسین علیه السّلام را به صورت اسیر در میان تماشاگران حرکت دادند تا آنان را کنار دروازه دمشق آوردند و آن ها را در روى پله هاى مسجد جامع، در همان جا که اسیران را نگه میداشتند، سر پا نگه داشتند.

منبع: خبرگزاری دانشجو

به "بیست و نهم محرم ، درخواست ام کلثوم(س) از شمر" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "بیست و نهم محرم ، درخواست ام کلثوم(س) از شمر"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید