سلامت زنان؛ حقی فراموش شده

به گزارش وبلاگ پردازش هوشمند، خبرنگاران/خراسان رضوی یک پژوهشگر حوزه زنان و خانواده گفت: تأمین سلامت زنان ضامن سلامت خانواده و اجتماع است. متأسفانه عمدتاً در این موضوع، تمرکز بر سلامت جسمی با تکیه بر باروری یا درمان سرطان های ویژه زنان است و ابعاد دیگر مؤثر بر آن کمتر مورد توجه و اهمیت قرار گرفته اند.

سلامت زنان؛ حقی فراموش شده

لیلا بهرامی در گفت وگو با وبلاگ پردازش هوشمند اظهار کرد: موضوع سلامت یکی از مباحث مهم و جزو شاخص توسعه یافتگی کشورها به تعداد می آید و متأثر از تغییرات سریع جوامع و اهمیت یافتن حقوق بشر و حقوق شهفرایندی قابل بازنگری است. در این میان، مطالعات حوزه سلامت زنان رشد گسترده ای داشته و به منزله پیوستاری منبعث از شرایط بیولوژیکی، سبک زندگی فردی، شرایط اجتماعی و مالی زنان بازتعریف می گردد.

وی با بیان اینکه سلامت زنان ارتباط معناداری با سلامت جامعه دارد و ضامن تحقق سلامت اجتماعی عمومی است، گفت: سلامت زنان به دلایل خاص فیزیولوژیکی آنان و تجربه تغییرات متعدد در طول زندگی اعم از بلوغ، بارداری و یائسگی اهمیت ویژه ای دارد و توجه به حق بر سلامت آنان مبتنی بر جنسیت، سبب ایجاد مفاهیم و ساختار نوی می گردد که دوره زندگی آنان را مورد توجه قرار می دهد. به نظر می رسد سلامت زنان باتوجه به موضوع جنسیت آنها مؤلفه ها و شاخص دیگری دارد که لازم است جداگانه به آن پرداخته گردد.

بهرامی اضافه نمود: برای تحقق و تضمین سلامت زنان، رویکرد حق محور اولویت دارد؛ به عبارتی با توسعه بحث حقوق بشری، سلامت یکی از مفاهیمی است که آن را باید در قالب حق شناسایی کرد و زمانی که مفهومی را در قالب حق می بینیم دیدگاه مان این است که حق بایستی به گونه ای باشد که افراد حق تمتع و بهره برداری از آن را داشته باشند و بتوانند آن را استیفا نمایند. دولت موظف است تا امکان دستیابی به حق را برای افراد جامعه تامین کند، درنتیجه اسم حق دادن به سلامت می تواند در دستیابی به آن بسیار تاثیرگذار باشد.

وی با بیان اینکه عمدتا در موضوع سلامت زنان، حوزه سلامت روان و سلامت جسمانی مورد توجه بیشتر بوده است، گفت: اگر در اسناد و قوانین بعد از انقلاب دقت کنیم، عمده سیاست ها و برنامه پیرامون سلامت زنان ذیل محور بارداری و خدمات سلامت و بهداشت باروری است که با توجه به گذشت زمان و تغییر در مفاهیم سلامت، لازم است که تحول اساسی در این حوزه صورت بگیرد.

این متخصص حوزه زنان ضمن بیان اینکه حق بر سلامت زنان قابل توسعه است و می توان ابعاد بیشتری برای آن شناسایی کرد، ادامه داد: سلامت زنان به واسطه عوامل مختلف بیولوژیکی و اجتماعی در معرض آسیب بیشتری قرار گرفته است. متأسفانه عمدتاً در این موضوع تمرکز بر سلامت جسمی با تکیه بر باروری یا سرطان زنان است و ابعاد دیگر مؤثر بر آن کمتر مورد توجه و اهمیت قرار گرفته اند. به منظور بهبود و ارتقاء سلامت زنان در سیاست گذاری نو، شناسایی ابعاد متنوع اثرگذار که به گونه جامع تأمین نماینده سلامت باشد، ضرورت دارد. این ابعاد ارتباط معنادار و تنگاتنگی با یکدیگر دارد و فقدان هریک به کل پیکره این حق آسیب وارد خواهد نمود.

وی اضافه نمود: ابعاد سلامت زنان در هفت محور قابل آنالیز است. سلامت زنان شامل سلامت و بهزیستی جسمی و فیزیکی، سلامت فکری، سلامت شغلی، سلامت معنوی، سلامت عاطفی، سلامت محیط زیست و سلامت اجتماعی است.

بهرامی در مورد سلامت جسمی گفت: سلامت جسمی به منزله اصلی ترین و مرکز توجه عمده پژوهشگران به اسم مبنایی ترین حق سلامت شناخته می گردد. سلامت جسمی به معنای توانمندبودن بدن برای فعالیت روزانه و حفظ انرژی و دوری از بیماری ها است. سلامت جسمی زنان به واسطه تغییرات گوناگون در طول دوره زندگی شامل بلوغ، قاعدگی، باروری و زایمان و یائسگی با ایجاد تحولات گسترده جسمی و کارکرد اندام مختلف، شرایط زنان را تحت الشعاع قرار می دهد. ظاهر و وزن متناسب، خواب راحت و منظم، بدن انعطاف پذیر، طبیعی بودن نبض و فشار خون و حرکات بدنی هماهنگ در ارزیابی سلامت جسمی مورد توجه قرار دارند.

وی اضافه نمود: به علت شرایط خاص زنان برخی از بیماری ها مانند سرطان رحم و تخمدان مختص زنان است یا درصد ابتلا به سرطان سینه در زنان بالاتر است یا برخی از بیماری مرتبط با نازایی را در زنان مشاهده می کنیم که شایع تر است.

این پژوهشگر ضمن بیان اینکه سلامت معنوی یکی دیگر از مؤلفه سلامت زنان است، گفت: سلامت معنوی دو مفهوم دارد که یکی از آن مفاهیم، معنایابی و اینکه فرد معنایی برای زندگی خود بیابد است، ولی آنچه ما مدنظر داریم معنویتی است که به معنای ارتباط فرد با خداوند است که ارتباط بسیار مستقیمی با مذهب دارد. امروزه درمان معنوی از درمان نوین به تعداد می آید که از ادغام روش درمان جسمانی و معنوی استفاده می گردد تا بتوانند درمان را اثربخش نمایند.

وی اضافه نمود: مؤلفه سلامت معنوی مبتنی بر آموزه اسلام، شامل توکل و حسن ظن به خدا، تواضع و فروتنی، شناخت نفس، عدالت، تقوا، ذکر خدا، توبه، ایمان و توجه به رضایت الهی است. امیدواری، تعهد، کمال جویی و داشتن هدف در زندگی هم در ارزیابی سلامت به کار می آیند.

بهرامی گفت: نتیجه مطالعات حاکی از رابطه معکوس بین مذهبی بودن و استعمال مواد مخدر، رفتار خطرناک جنسی، مصرف الکل و... است. سلامت معنوی باور فردی را که در روبروه با بیماری، اعتقادات او را افزایش می دهد و تحمل درد و فرایند درمان را تسهیل می کند، هم شامل می گردد.

وی درخصوص سلامت عاطفی و روانی زنان، گفت: سلامت عاطفی و روانی، وضعیتی است که یک فرد در آن شرایط می تواند توانایی خود را تحقق بخشد، در راستا پیشرفت گام بردارد، با فشار زندگی کنار بیاید و مفید عمل کند. به طور کلی احساسات و عملکرد مثبتی داشته باشد.

این دانشجوی دکتری مطالعات زنان اضافه نمود: سلامت روان صرفاً به معنای نبود بیماری روانی نیست، بلکه وضعیتی پویا از تعادل درونی است که افراد را قادر می سازد از توانایی خود در هماهنگی با ارزش جامعه استفاده نمایند. توانایی تسلط بر احساسات و هیجانات خود، هم دردی با دیگران، انعطاف پذیری و توانایی مقابله با حوادث، احساس علاقه به زندگی و رضایت درونی، دوست داشتنِ خود، عملکرد مطلوب در مسئولیت روزمره، داشتن روابط خوب با دیگران و رضایت از زندگی شخصی، تمامی این موارد شاخص به زیستی روانی در زنان را شامل می گردد.

وی با بیان اینکه سلامت اجتماعی یکی از مفاهیم نوپدید حوزه مطالعات اجتماعی است، گفت: سلامت اجتماعی، توانایی تعامل با انسان ها و محیط با هدف ایجاد ارتباط مطلوب فردی، ارتباط صادقانه با دیگران و مدیریت تعارض به شیوه اخلاقی را دربر می گیرد؛ اینکه فرد حس کند چقدر در جامعه مهم و مفید است و حضور او چه ارزشی را به جامعه اضافه می نماید؛ اینکه دیگران در جامعه او را با همه نقص ها و جنبه مثبت و منفی که دارد مورد پذیرش قرار می دهند؛ اینکه فرد تا چه اندازه دچار شکوفایی اجتماعی است و می تواند منفعت و ارزش اضافه نموده برای جامعه داشته باشد و چقدر نسبت به جامعه احساس تعلق می نماید و تا چه اندازه جامعه از او حمایت می نماید.

بهرامی اضافه نمود: مفاهیم بسیاری می تواند ذیل مبحث سلامت اجتماعی آنالیز و سنجیده گردد. از موارد کلی مثل عملکرد اجتماعی و نشاط اجتماعی گرفته تا مسائل ریزتر مثل موضوع مرگ و میر مادران حین زایمان، خشونت علیه زنان، عزت نفس، یادگیری مهارت ها، اوقات فراغت زنان و... .

وی با بیان اینکه سلامت فکری یکی دیگر از ابعاد سلامت زنان است، گفت: سلامت فکری یک مقوله جدا از سلامت عاطفی و روانی است. سلامت فکری توانایی و فرآیند استفاده از فکر است؛ اینکه یک فرد چگونه از فکر خود استفاده می نماید تا درک بهتری از خود و دنیا داشته باشد. یادگیری یک فرایند مادام العمر است و فرد با دریافت اطلاعات نو ممکن است که در معرض تغییر قرار بگیرد. اینکه یک انسان تا چه حد می تواند عقاید مخالف خودش را بپذیرد و تا چه حد قدرت ریسک پذیری و توان یادگیری دارد، تمام اینها می تواند ذیل مفهوم سلامت فکری مطرح گردد.

این فعال حوزه زنان با بیان اینکه سلامتی محیط زیست از ابعاد نوین و نوپدید حق بر سلامت است که کمتر به آن پرداخته شده است، گفت: یکی دیگر از ابعاد حق بر سلامت زنان، سلامت محیط زیست است. در این مفهوم، هماهنگی با طبیعت و دنیا و کوشش برای ایجاد محیط زیست امن و سالم در هماهنگی با سلامت معنا می گردد. بهره مندی از هوای پاک، آب آشامیدنی سالم، نحوه دفع زباله، سرزندگی فضا محلی ، دسترسی به خدمات مورد احتیاج روزانه، احساس وابستگی و تعلق مکانی، دسترسی به فضای سبز، احساس امنیت در فضای شهری، رنگ آمیزی شهری و توجه به احساسات و احتیاج زنان از شاخص مهم سلامت محیط زیست به تعداد می آیند.

وی در مورد سلامت شغلی زنان گفت: سلامتی شغلی، گستره ایی از انتخاب شغل براساس ارزش ها و مبتنی بر لذت بردن از آن و سلامت محیط شغلی است. فعالیت در محیط مورد علاقه و امن و سالم تأمین نماینده سلامت روانی و جسمی است. حقوق و مزایای متناسب، امنیت شغلی و حمایت سازمانی در تأمین سلامت زنان اثر دارد. بعلاوه، استرس بر اثر محرک محیطی در محل اشتغال به تنش منجر می گردد و سلامت را تحت الشعاع قرار می دهد. اشتغال زنان در تأمین سلامت اجتماعی آنان مؤثر است و رابطه معنادار مثبتی دارد و این امر در صورت مطلوبیت شغلی محقق می گردد.

بهرامی گفت: نکته مورد توجه درخصوص حق بر سلامت زنان این است که اساسا دولت ها چگونه بایستی با این پدیده روبرو شوند. برخی از این ابعاد در سیاست کلان مورد توجه قرار گرفته اما همه این ابعاد شناسایی نشده و برخی از این ابعاد در اسناد کلان کشور دیده نشده است. حتی بر فرض اینکه در اسناد این موارد پیش بینی شده باشند چه تضمینی برای تحقق آنها وجود دارد؟

وی با بیان اینکه باید در قوانین و آئین نامه موجود این موارد مورد توجه قرار بگیرند، گفت: اگر صرفا ما یکسری ابعاد را شناسایی کنیم و در اسناد و مقالات بیاوریم ولی به برنامه عملیاتی و اجرایی تبدیل نگردد، عملا هیچ اتفاق خوبی در این حوزه نخواهد افتاد. لازم است دولت ها به اسم متولیان تضمین حق سلامت زنان این ابعاد را کاملا به صورت جدی ببینند و به صورت جنسیت محور در سیاست ها و قوانین به آن بپردازند. ضمن اینکه باید کارآمدی و اثربخشی قوانین را هم مدنظر قرار دهند؛ یعنی باید برنامه به گونه ای باشد که تحقق حق بر سلامت را تضمین نماید.

این پژوهشگر گفت: پیشنهاد می گردد که نهاد مرتبط یک سیستم جامع را برای تشکیل پفراینده سلامت زنان طراحی کند که تمامی ابعاد را در نظر گرفته باشد و حق بر سلامت زنان مورد پایش مستمر و جدی قرار بگیرد. لازمه این موضوع آن است که افراد متخصص و توانمند متشکل از پزشک متخصص، روانشناس حرفه ای و شخص روحانی که به حوزه سلامت معنوی یاری می نماید همه در کنار هم این کار را انجام دهند تا نتیجه حاصله بتواند مطلوب باشد.

منبع: خبرگزاری ایسنا

به "سلامت زنان؛ حقی فراموش شده" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "سلامت زنان؛ حقی فراموش شده"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید